مرد جوانی نزد پدر خود رفت و به او گفت :
- می خواهم ازدواج کنم . پدر خوشحال شد و پرسید :
- نام دختر چیست ؟ مرد جوان گفت :
- نامش سامانتا است و در محله ما زندگی می کند . پدر ناراحت شد . صورت در هم کشید و گفت :
- من متاسفم به جهت این حرف که می زنم . اما تو نمی توانی با این دختر ازدواج کنی چون او خواهر توست . خواهش می کنم از این موضوع چیزی به مادرت نگو . مرد جوان نام سه دختر دیگر را آورد ولی جواب پدر برای هر کدام از آنها همین بود . با ناراحتی نزد مادر خود رفت و گفت :
- مادر من می خواهم ازدواج کنم اما نام هر دختری را می آورم پدر می گوید که او خواهر توست ! و نباید به تو بگویم . مادرش لبخند زد و گفت :
- نگران نباش پسرم . تو با هریک از این دخترها که خواستی می توانی ازدواج کنی . چون تو پسر او نیستی
* در اینجا به هیچ قومیتی توهین نخواهد شد ، هدف ما فقط نشاندن خنده بر روی لبان شماست .
* می توانید شما هم جوک ها و استاتوس هایتان را با نام خودتان در فیس پست منتشر کنید.
* فیس پست با تمام وبلاگ ها و سایت ها تبادل لینک می کند ، لطفا پیامی برای تبادل لینک نفرستید زیرا پاسخی داده نمیشود ، برای تبادل لینک ابتدا وبلاگ ما را با نام فیس پست | پست های فیسبوکی لینک کنید و سپس لینک خودتان را از قسمت تبادل لینک هوشمند ارسال کنید،در صورت حذف لینک ما لینکتان سریعا حذف خواهد شد.